تاثیر سیاست‌های پولی بر رفاه اقتصادی در ایران با تمرکز بر شاخص‌های بومی‌شده توسعه پایدار

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران. mostolizadeh@semnan.ac.ir

10.22075/mmsd.2025.38241.1007

چکیده

سابقه و هدف:
در سال‌های اخیر، رویکردهای توسعه اقتصادی به سمت مفاهیمی چندبعدی و رفاه‌محور حرکت کرده است؛ به‌گونه‌ای که شاخص‌های سنتی همچون تولید ناخالص داخلی به‌تنهایی قادر به بازتاب کامل کیفیت واقعی زندگی و توسعه انسانی نیستند. رفاه اجتماعی مفهومی جامع و چندبعدی است که ابعاد مادی و غیرمادی از جمله درآمد، اشتغال، آموزش، سلامت، تأمین اجتماعی و مشارکت مدنی را در بر می‌گیرد. سنجش دقیق رفاه اجتماعی مستلزم استفاده از شاخص‌های ترکیبی و بومی‌شده‌ای است که ویژگی‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور را لحاظ کنند. در این میان، سیاست‌های پولی به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلی سیاست‌گذاری اقتصاد کلان، نقش مهمی در تأثیرگذاری بر رفاه اجتماعی ایفا می‌کنند. این سیاست‌ها نه‌تنها با هدف کنترل تورم و ارتقای رشد اقتصادی دنبال می‌شوند، بلکه با توجه به پیامدهای توزیعی و آثار مستقیم و غیرمستقیم بر توزیع درآمد، دسترسی به منابع و ثبات مالی، می‌توانند سطح رفاه را تحت تأثیر قرار دهند. ارزیابی دقیق این رابطه، به‌ویژه در اقتصادهای در حال گذار نظیر ایران، مستلزم بهره‌گیری از شاخص‌های بومی‌شده و مدل‌های اقتصادسنجی پیشرفته است. اقتصاد ایران به دلیل ویژگی‌های خاص خود از جمله تورم مزمن، نوسانات شدید پولی و چالش‌های سرمایه‌گذاری، با مشکلات جدی در حوزه رفاه اجتماعی مواجه است.
روش‌:
بررسی تأثیر سیاست‌های پولی بر رفاه اجتماعی با استفاده از شاخص‌های ترکیبی و بومی‌شده می‌تواند به سیاست‌گذاران در طراحی سیاست‌های کارآمدتر و متناسب با شرایط داخلی یاری رساند. هدف این مطالعه توسعه و به‌کارگیری شاخصی بومی‌شده برای سنجش رفاه اجتماعی و تحلیل اثر متغیرهای منتخب سیاست پولی طی دوره زمانی ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۲ در ایران است. این پژوهش با اتکا بر داده‌های کلان اقتصادی و مدل‌های اقتصادسنجی، درصدد است رابطه میان سیاست‌های پولی و رفاه اجتماعی را به‌طور علمی و کاربردی بررسی کرده و توصیه‌های سیاستی مبتنی بر شواهد ارائه دهد.
یافته‌ها:
نتایج تحقیق نشان می‌دهد که میان حجم اعتبارات بانکی و شاخص ترکیبی و بومی‌شده رفاه اجتماعی رابطه‌ای مثبت و معنادار وجود دارد. در مقابل، حجم نقدینگی و نرخ بهره حقیقی رابطه‌ای منفی و معنادار با شاخص ترکیبی و بومی‌شده رفاه اجتماعی دارند. همچنین اثر منفی نقدینگی منتشرشده توسط بانک مرکزی بر شاخص ترکیبی و بومی‌شده رفاه اجتماعی مشاهده گردید. علاوه بر این، نتایج نشان می‌دهد نوسانات نقدینگی ـ به‌عنوان شاخصی از بی‌ثباتی سیاست پولی ـ رابطه‌ای منفی با شاخص ترکیبی و بومی‌شده رفاه اجتماعی دارد.
نتیجه‌گیری:
با توجه به اثر منفی و معنادار نقدینگی منتشرشده توسط بانک مرکزی بر رفاه اجتماعی، ضروری است این نهاد از گسترش بی‌رویه پایه پولی جلوگیری نماید. پیشنهاد می‌شود سیاست‌های پولی بر هدف‌گذاری تورم و کنترل رشد نقدینگی از طریق عملیات بازار باز و کاهش کسری بودجه پولی دولت متمرکز شوند. اثر مثبت حجم اعتبارات بانکی بر رفاه اجتماعی نیز بیانگر اهمیت دسترسی عمومی به منابع مالی مولد است. بنابراین، تسهیلات بانکی باید به سمت بخش‌های مولد اقتصادی همچون صنعت، کشاورزی، آموزش و بهداشت هدایت شوند. همچنین ایجاد نظام جامع و دقیق اعتبارسنجی برای تسهیل دسترسی گروه‌های کم‌درآمد به تسهیلات بانکی و اعمال محدودیت بر اعطای وام‌های غیرمولد (مانند وام‌های سفته‌بازانه) ضروری است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات